یا داود اناجعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بمانسوا یوم الحساب
قضات دانشمند شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمان
با سلام و احترام ، به وکالت از طرف متهمان اقایان.، به جهت شکایت شاکی . با عنوان اتهامی لواط ،در پیرو دفاعیات سابق مضبوط در پرونده ، عرایض دفاعی خویش را به محضرتان تقدیم می نمایم :
اولأ در فاز ثبوتی ، با توجه به محتویات پرونده حاضر ، موکلان در مرحله تحقیقات مقدماتی فعل شنبع لواط را قبول نموده اند و در جلسات دادرسی ان دادگاه محترم مدعی شده اند که اقاریر ایشان تحت فشارهای روحی و روانی بوده و در تمامی مراحل دادرسی ان دادگاه محترم به هیچ وجه اتهام وارده را قبول نداشته و مستمرأ اظهار داشته اتهام وارده کذب بوده و ایشان چنین فعلی انجام نداده اند و شاکی غیرمنصفانه این اتهام سنگین را برای تحت فشار قرار دادن موکلان مطرح کرده تا بتواند از این طریق شاید ، به اهداف خودساخته و خود خواسته اش دست یابد.
و با توجه به صراحت ماده 2 قانون مجازات اسلامی که اشاعه دارد (در جرائم موجب حد هرگاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسوولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتی که احتمال صدق گفتار وی داده شود و اگر ادعاء کند که اقرار او با تهدید و ارعاب یا شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته می شود.)
ثانیأ در فاز اثباتی مگر نه این که از سویی اصول32 ، 36 ، 37 و البته اصل 166 قانون اساسی مقرر می دارد : احکام دادگاه ها باید مستدل و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است» و از دیگر سو مواد 172 و 199 قانون مجازات اسلامی ادله اثباتی اتهام لواط را منوط به چهار مرتبه اقرار متهم ان هم عند الحاکم و یا اقامه چهار شاهد عادل می داند در مانحن فیه وفق اوراق پرونده هیچ یک از این ادله شرعی وجود ندارد بنابراین دلیل شرعی علیه موکلان در پرونده وجود نداشته
ثالثأ شاکی ادعای لواط به عنف کرده است و اساسأ نه تنها دلیلی مبنی بر وقوع لواط ارائه نکرده بلکه به طریق اولی دلیلی هم مبنی بر به عنف بودن نمی تواند ارائه کند . ضمن این که موکلان مجرد و فاقد شرایط احصان است . مستحضرید در لواط به عنف ، علاوه بر اثبات خود جرم لواط ، باید عنف و اکراه هم به عنوان شروط عنصر مادی احراز و اثبات گردد. که بایستی خاطر نشان نمود در زمانی که شاکی مدعی لواط شده است در حالت شرب خمر و مستی بوده است و چه زیبا حضرت رضا (ع) در این خصوص فرمایش نموده اند که (خداوند شراب را حرام کرده برای آنکه منشاء فساد اجتماعی است و عقل انسان را از درک حقایق باز می دارد حیاء را از روی شرابخوار برمی دارد و در مواجه با مردم از هیچ عمل زشتی شرم نمی کند و علاوه بر این شرابخواری باعث بیماریهای نهانی در اعضای داخلی بدن می شود. ) حال فردی که در اثر شرب خمر مست لایعقل میباشد میتواند ادعای وی را در خصوص لواط به عنف قبول کرد؟
ایا خود شاکی مرتکب فعل حرام نشده که مقدمه فعل حرام بعدی لواط (فرض محال محال نیست در صورت وقوع فعل لواط )شده است ؟
لذا مستند ادعای موکلان در جهت اینکه شاکیه در زمان اعلامی حادثه مست بوده و شرب خمر نموده است شاهدانی است که تقاضای استماع شهادت ایشان را دارد و اسامی ایشان به شرح ذیل است 1.
نتیجتأ با توجه به عرایض فوق ، موارد زیر در تحقق جرم لواط مفقود است:
1 فقدان دلیل اثباتی شرعی و قانوی مبنی بر وقوع عنصر مادی جرم لواط که همانا ایقاب و دخول است .
2-فقدان دلیل اثباتی شرعی و قانونی مبنی بر وجود شروط احصان و عنف
بنابراین با ملحوظ نظر قرار دادن قاعده درأ موضوع ماده 120 و 121 ق.م.ا ،و رای وحدت رویه دیوان عالی کشور مورخ 91/12/28 شماره 91099791000930 صدور حکم بر برائت موکلان و فک قرار بازداشت موقت به قراری خفیف تر را خواستارم.
وسلام علی من تبع الهدی
سردار شهرکی وکیل پایه یک دادگستری
درباره این سایت